«من شیطانم، من آدم شیطان صفت وحشتناکی هستم، من این کارها را کردم»؛ هیچ توصیفی بهتر از اعتراف‌های خود این پرستار انگلیسی که به‌طور مخفیانه برای کشتن 13 نوزاد برنامه‌ریزی کرده بود، درباره‌اش وجود ندارد. به‌تازگی یک پرستار بریتانیایی به‌خاطر قتل هفت نوزاد و تلاش برای کشتن شش نوزاد دیگر در بیمارستانی که در آن کار می‌کرد، مجرم شناخته شد تا او را به بدترین قاتل سریالی نوزادان در این کشور و یکی از بی‌رحم‌ترین‌ها در جهان تبدیل کند. اما او تنها قاتل سریالی کودکان در جهان نیست، هرچند این موضوع که چطور یک‌نفر دلش می‌آید به نوزادان و کودکان معصوم که توان دفاع از خودشان را ندارند، حمله کند و آن‌ها را به قتل برساند، برای ما هیچ‌وقت قابل درک نخواهد بود. هرچند امیدواریم هیچ وقت شاهد چنین اتفاقاتی در دنیا نباشیم اما در پرونده امروز زندگی‌سلام به ماجرای تلخ و ناراحت‌کننده این پرستار انگلیسی و چند مورد از جنجالی‌ترین قاتل‌های سریالی کودکان در جهان می‌پردازیم.

دادگاه منچستر در شمال انگلیس اعلام کرد که لوسی لتبی ۳۳ ساله با تزریق هوا به خون و معده، تغذیه بیش از حد با شیر، حمله فیزیکی و مسموم کردن با انسولین به نوزادان تحت مراقبت خود آسیب رسانده است. لتبی در یک مورد نوزاد پسری را با وارد کردن هوا به جریان خونش به قتل رساند. روز بعد این پرستار با مسموم کردن برادر دوقلوی نوزاد کشته شده، سعی داشت او را هم به قتل برساند که این نوزاد جان سالم به در برد. پلیس در حین بازرسی خانه «لتبی»، مجموعه‌ای از یادداشت‌های دست‌نویس را پیدا کرد که به‌طور مثال روی یکی از آن‌ها نوشته شده بود: «من شیطانم، من این کار را کردم.» دادستانی بریتانیا در بیانیه‌ای اعلام کرد که او بین سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۶ به طور مخفیانه به ۱۳ نوزاد در بخش نوزادان بیمارستان کنتس چستر حمله کرده بود. دادستان‌ها استدلال کردند قصد او این بود که نوزادان را بکشد در حالی که همکارانش را فریب می‌داد تا فکر کنند علت مرگ طبیعی است. او افزود: «لوسی لتبی به‌دنبال فریب همکارانش بود. چیزهای بی‌ضرری مانند هوا، شیر، مایعات یا داروهایی مانند انسولین که در دستان او بود، کشنده شدند.» خانواده قربانیان گفتند که آن‌ها ممکن است هیچ‌وقت نفهمند چرا این اتفاق‌ها رخ داده است. در بیانیه مشترک این خانواده‌ها آمده است: «از دست دادن یک نوزاد تجربه دلخراشی است که هیچ مادر و پدری نباید آن را تجربه کنند.» رسانه‌های بریتانیا اعلام کردند که لتبی در سال های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ از سوی پلیس در ارتباط با تحقیقات در این زمینه بازداشت شد اما مدارک کافی برای محکوم شدن او پیدا نشد. او بار دیگر در نوامبر ۲۰۲۰ دستگیر شد. مقامات به تازگی یادداشت‌هایی را در خانه او پیدا کردند که نوشته بود: «من لیاقت زندگی را ندارم. من آن‌ها را عمدا کشتم چون آن قدر خوب نیستم که بتوانم از آن‌ها مراقبت کنم». او در یادداشت دیگری نوشت: «من آدم شیطان صفت وحشتناکی هستم.» «لتبی» در سپتامبر ۲۰۱۶ پس از انتقال از بخش نوزادان بیمارستان شکایتی را علیه کارفرمایش ثبت کرد. او پس از مرگ دو سه قلوی پسر و سقوط یک نوزاد پسر در سه روز متوالی در ژوئن ۲۰۱۶ به بخش کارهای اداری انتقال داده شد. بعدها در همان سال او از اتهامات علیه خود از سوی اتحادیه سلطنتی کالج پرستاری مطلع اما شکایت به نفع او تمام شد و از پزشکان خواسته شد تا رسمی و به‌طور کتبی از «لتبی» عذرخواهی کنند. او قرار بود در مارس ۲۰۱۷ به بخش نوزادان برگردد اما این اقدام صورت نگرفت و تحقیقات پلیس آغاز شد. دولت بریتانیا که 2 روز پیش او را مجرم شناخته، دستور تحقیق مستقل درباره قتل‌ها را صادر کرده است.

نقشه‌های شوم قاتل‌سریالی 36دختربچه هندی

چندی قبل دادگاهی در دهلی هند «راویندار کومار»، جنایتکار سریالی را که متهم است دست‌کم 36کودک را پس از آزار به قتل رسانده، به حبس ابد محکوم کرد. او جنایت‌هایش را بین سال‌های 2008 تا 2015 رقم زد. «کومار» قتل‌های زیادی را در دهلی، هاریانا و اوتار پرادش مرتکب و درنهایت در سال2015 از سوی پلیس دستگیر شد و جریان محاکمه‌اش 8سال به طول انجامید تا این که سال گذشته، دادگاهی در دهلی حکم حبس ابد برای او صادر کرد. براساس گزارش پلیس، در سال 2008 راویندار که جوانی 17ساله و بیکار‌ بود، در جست‌وجوی کار از محل‌ زندگی‌اش در روستایی در اوتار پرادش راهی دهلی شد. پدرش به‌عنوان لوله‌کش در پروژه‌های ساختمانی کار می‌کرد و مادرش هم با کار کردن در خانه‌های مردم، روزگار می‌گذراند و از آن جا که این خانواده درآمد چندانی نداشتند، راویندار تصمیم گرفت با مهاجرت به دهلی، برای خودش کار دست و پا کند. اما این مرد جوان در همان روزهای نخست ورود به دهلی به مواد‌مخدر اعتیاد پیدا کرد. «راویندار» در تمام روز به‌عنوان کارگر فعالیت  و عصرها مواد مصرف می‌کرد تا این که نقشه‌های شومش شروع شد. به‌گفته پلیس، راویندار گاهی تا 40کیلومتر پیاده‌روی می‌کرد تا طعمه مناسبش را پیدا کند. به محض دیدن کودکان با اسکناس‌های 10روپیه‌ای یا شکلات، آن‌ها را فریب می‌داد و به محلی خلوت می‌کشاند و پس از اجرای نقشه سیاهش، آن‌ها را به قتل می‌رساند. قربانیان او دختربچه‌های 6 تا 12ساله بودند و وی پس از جنایت، اجساد آن‌ها را در همان محل خلوت رها می‌کرد. او بعدها اعتراف کرد که انگیزه‌اش از کشتن بچه‌ها ترس از شناسایی‌شدن توسط آن‌ها بوده است. جنایات هولناک این مرد ادامه داشت تا این که در سال2015 ویکرامجیت سینگ، کمیسر پلیس دهلی که درباره قتل‌های سریالی کودکان تحقیق می‌کرد، توانست به سرنخ‌هایی از این مرد دست یابد و کمی بعد جنایتکار سریالی توسط مأموران دستگیر شد. اما راویندار در جریان محاکمه‌اش در دادگاه همه اعترافاتی را که در زمان دستگیری به زبان آورده بود،پس گرفت. همین موضوع باعث شد که رسیدگی به این پرونده 8سال ادامه پیدا کند. درنهایت سال گذشته درحالی‌که مدارک پلیس تنها برای ارتکاب 3جنایت از 36جنایتی که راویندار مرتکب شده بود کامل بود، دادگاه این مرد را به حبس ابد محکوم کرد.

 

 

قاتل سریالی 40 تا 60 نوزاد

پرستار آمریکایی که بین سال‌های 1970 تا 1980 میلادی به قتل 40 تا 60 نوزاد متهم شده بود، سال 2016 میلادی بار دیگر با حکم قتل نوزاد دیگری پای میز محاکمه کشیده شد. «ژننه جونز» 66 ساله به جرم قتل‌های سریالی نوزادان در کلینیک و بیمارستان‌ «سن آنتونیو تگزاس» اکنون دوران محکومیت 99 ساله خود را می‌گذراند. یکی از قربانیان وی نوزادی 15 ماهه به نام «چلسا مک کنلان» در سال 1982 میلادی بوده است. «نیکلاس لاهود» دادستان پرونده در این‌باره گفته:شواهد جدیدی یافته‌ایم که این پرستار قاتل ملقب به «سپیدپوش مرگ» نوزاد دیگری را به قتل رسانده و بر اتهاماتش افزوده شده است. قربانی نوزادی یک ماهه به نام «جاشوا» بوده است که با تزریق دارو اوردوز شده است. گفتنی است تمامی قربانیان وی با داروهای مختلفی به قتل رسیده‌اند. او اکنون در زندان به سر می‌برد و تکلیف پرونده‌اش مشخص نشده است.

 

 

کوچک‌ترین قاتل سریالی جهان

«آمارجیت سادا» که به عنوان جوان‌ترین قاتل سریالی جهان شناخته می‌شود، در روستای موشاهار در بیهار هند به دنیا آمد. یک روز خاله او که در شهر، شغلی پیدا کرده بود، به ملاقات آن‌ها رفت و فرزندش را نزد آن‌ها گذاشت. پس از این که او به شهر رفت، مادر آمارجیت برای خرید غذا به بازار محلی رفت و آمارجیت را مسئول مراقبت از پسر خاله‌ و خواهر کوچک‌ترش کرد. «آمارجیت» شروع به نیشگون گرفتن و سیلی زدن به نوزاد کرد و گریه کردن نوزاد به نظرش سرگرم‌کننده بود. به دلایلی، او دستانش را دور گلوی نوزاد فشار داد تا تنفس او متوقف شود. آمارجیت پس از کشتن پسر خاله اش، نوزاد را زیر علف ها دفن کرد و به خانه بازگشت. مادرش وقتی بعد فهمید که آمارجیت با نوزاد چه کرده است، شوکه شد. در حالی که پدرش او را به خاطر این عمل تنبیه‌بدنی کرد، پلیس را درگیر نکردند و برای خاله‌اش هم داستانی سرهم کردند. قربانی بعدی آمارجیت خواهر ۸ ماهه‌اش بود که او را هنگامی که پدر و مادرش در خواب بودند خفه کرد. به گفته عموی وی، برخی از اعضای خانواده از این جنایات مطلع بوده‌اند، اما آن را مسائل خانوادگی می‌دانستند. این حوادث گزارش نشد تا این که آمارجیت در سال ۲۰۰۷ نوزاد دیگری را هم کشت. آخرین قربانی او یک نوزاد دختر ۶ ماهه به نام کوشبو بود. مادر نوزاد که در همسایگی آن‌ها زندگی می کرد به پلیس گفت که دخترش را که خواب بوده در خانه تنها گذاشته و هنگامی که بازگشته، او را پیدا نکرده است. چند ساعت بعد، آمارجیت اعتراف کرد که او را خفه کرده و با آجر به سرش زده است. سپس «آمارجیت» توسط پلیس برده شد و به قتل خواهرش و پسر خاله‌اش هم اعتراف کرد. یک روان شناس در آن زمان گفت که این پسربچه اختلال شخصیت سادیستی دارد و از وارد کردن صدمه به دیگران لذت می‌برد. اما طبق قوانین هند، کودکان را نمی‌توان به زندان فرستاد. در عوض، آن‌ها را می‌توان تا ۱۸ سالگی در خانه‌ای مخصوص کودکان نگهداری کرد. ظاهرا او در ۱۶ سالگی آزاد شده و محل اختفای فعلی او مشخص نیست. آمارجیت امسال یعنی ۲۰۲۳ میلادی حدود ۲۳ ساله شده و احتمالا زندگی خود را با هویت جدیدی سپری می‌کند.

 

 

دلقک قاتل در جشن‌های تولد

«جان وین گیسی» که «دلقک قاتل» نامیده می‌شود، یکی از شرورترین قاتلان زنجیره‌ای در تاریخ آمریکاست که حداقل ۳۳ پسربچه را به قتل رسانده و اجساد آن‌ها را زیر ساختمان خانه‌ خود دفن کرده است. «گیسی» عادت به پوشیدن لباس دلقک و پیاده‌کردن گریم دلقک روی صورتش داشت و به همین دلیل، عنوان «دلقک قاتل» را به او نسبت داده‌اند. او عضو گروهی به نام «Jolly Joker »در منطقه شیکاگو بود و اغلب با این لباس و گریم در مهمانی‌های کودکانه یا مراسم جمع‌آوری کمک‌های خیریه حاضر می‌شد. او دوران کودکی سخت و آزاردهنده‌ای را تجربه کرد؛ بیمار بود و دارای اضافه وزن، از این رو قادر به شرکت در فعالیت‌های ورزشی یا برقراری ارتباط با کودکان هم‌سن خود نبود. پدر «جان» اغلب او را تحقیر و مدام با خواهرانش مقایسه می‌کرد. «گیسی» اولین قتل خود را در ژانویه ۱۹۷۲ انجام داد. او پسری 8 ساله را با وعده‌ای دروغین بعد از حضور در یک جشن‌تولد به خانه‌اش کشاند. صبح روز بعد، آن کودک را دید که چاقو به دست مقابل در اتاق‌خواب ایستاده است. با عجله به او حمله کرد و طی درگیری، چاقو را از او گرفت و با همان چاقو او را به قتل رساند. پس از آن متوجه شد که آن پسربچه قصد تهدید یا حمله به او را نداشته، بلکه چاقو را صرفاً برای خرد کردن مواد غذایی مورد نیاز برای صبحانه در دست داشته است. او بعدها گفت: «آن لحظه بود که فهمیدم مرگ نهایت هیجان است». در اواسط دهه ۱۹۷۰، گیسی با حمایت مالی مادرش خانه‌ای را در خیابان سامردیل غربی ۸۲۱۳ در نوروود پارک ایلینویز خریداری کرده بود. شواهد موجود درباره سوابق او در قتل نشان می‌دهد گیسی تمام قتل‌ها را در خانه‌اش در پارک نوروود انجام داده است. او قربانیانش را با وعده‌های دروغین و انواع فریب‌ها به آن جا می‌کشاند. نقطه تاریک ماجرا این است که گیسی قبل از کشتن افراد، معمولاً آن‌ها را خفه یا شکنجه می‌کرد. این قاتل سریالی در نهایت به قتل حدود ۳۰ نفر اعتراف کرد. گیسی در ۱۲ مارس ۱۹۸۰ به دلیل ارتکاب ۳۳ قتل، مجرم و به‌عنوان یکی از بی‌رحم‌ترین قاتلان زنجیره‌ای در تاریخ آمریکا شناخته شد. سرانجام او در ۱۰ می ۱۹۹۴ با تزریق داروی کشنده اعدام شد.

 

 

وحشتناک‌ترین جنایتکار  زنجیره‌ای اندونزی

با ناپدید شدن ناگهانی یک کودک خیابانی 9ساله، تحقیقات پلیس جاکارتای اندونزی برای یافتن دلیل گم شدن این کودک آغاز شد. در جریان تحقیقات درباره این پرونده، کارآگاهان جنایی پلیس دریافتند این کودک در روز ناپدید شدن با مردی به نام «بایکنی» دیده شده است. این مرد که کودکان خیابانی او را «باهه با»(کلمه‌ای به معنای بابا) صدا می‌زده‌اند، سرپرستی تعداد زیادی از کودکان خیابانی را برعهده داشت و این کودکان برای وی کار می‌کردند و او در مقابل به آن‌ها سر پناه می‌داد و از آن‌ها محافظت می‌کرد. از آن جایی که احتمال می‌رفت این مرد در ناپدید شدن این کودک نقش داشته باشد، وی تحت بازجویی‌های تخصصی قرار گرفت و سرانجام در این بازجویی‌ها بود که وی راز یکی از وحشتناک‌ترین جنایت‌های زنجیره‌ای اندونزی را در دهه اخیر فاش کرد. این مرد در بازجویی‌ها به ماموران گفت که چند کودک خیابانی را که در مقابل خواسته شیطانی او مقاومت کرده‌اند به قتل رسانده است. با ادعای این مرد، کارآگاهان پلیس به بررسی پرونده کودکان خیابانی ناپدید شده در سال‌های گذشته، پرداختند و متوجه ناپدید شدن تعداد زیادی از این کودکان شدند. به این ترتیب بازجویی‌ها از این مرد برای مشخص شدن تعداد واقعی قربانیان ادامه یافت و درحالی‌که این مرد در هفته اول به قتل 10 کودک اعتراف کرده بود، در ادامه پرده از راز قتل 4کودک دیگر هم برداشت و به این ترتیب تعداد کودکان قربانی به 14کودک رسید. به گفته مسئولان پلیس جاکارتا، این تبهکار مخوف جنایت‌های خود را از سال 2008 آغاز کرده بود.

 

 

منابع این پرونده: یورونیوز، میزان، همشهری، روزیاتو، خبرآنلاین و ...

 

 می گویند «هیچ دو دولت دموکراتی با هم نمی‌جنگند»، ظاهرا تهران و ریاض نیز به دنبال تعریف گزاره جدیدی هستند، با این مضمون که چرا دو دولت اسلامی باید با هم بجنگند؟ به ویژه این که میان کشورهای اسلامی پیوندهای طبیعی و ارگانیکی وجود دارد که غیرقابل انفصال است. حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان که به عربستان سعودی سفر کرده بود، در شهر جده با محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی نیز دیدار و گفت‌وگو کرد تا پس از سال‌ها توقف در روابط دو کشور، بالاترین سطح رایزنی وزیر خارجه ایران با مقامات ارشد عربستان سعودی در پایتخت این کشور انجام شود. اعلام پذیرش دعوت ملک سلمان از سوی رئیسی و سفر آینده وی به ریاض نیز روابط دو کشور را در مسیری کاملا متفاوت قرار خواهد داد که بخش مهمی از پازل نظم نوین در حال شکل گیری در منطقه خواهد بود. واقعیت این است که توسعه روابط دیپلماتیک بین ایران و عربستان سعودی یک راهبرد الزامی برای عبور امن از منابع تنش در خلیج فارس و خاورمیانه است. با وجود چالش‌های بسیار، ایران و عربستان برای تلاش در راستای برقراری نظم در منطقه دلایل مهمی دارند که می‌توان آن‌ها را در انگیزه هر دو کشور برای توسعه و تبدیل به قدرت های نوظهور جست. شرایط متحول شده جهانی، کاهش اثرگذاری ایالات متحده و ظهور قدرت های جدید نیز این انگیزه را تقویت می کنند تا تهران و ریاض تلاش بیشتری برای غلبه بر اختلافات ایدئولوژیک و کاهش هزینه های منطقه ای و تمرکز بیشتر بر توسعه ملی داشته باشند. در واقع هرچند عربستان سعودی و کشورهای حوزه خلیج فارس به دنبال طلاق و جدایی کامل از آمریکا نیستند، اما خواهان استقلال عمل در سیاست خارجی و تنوع بخشیدن به شرکای خارجی خود به جای اتکای صرف به واشنگتن هستند. اعراب خلیج فارس روابط نزدیک اقتصادی با چین و روسیه همزمان با روابط امنیتی با آمریکا را یک فرصت برای خود ارزیابی می‌کنند و از سوی دیگر تمایلی به وارد شدن به تنش‌های سیاسی آمریکا در منطقه از جمله در رابطه با ایران ندارند. این را نیز باید در نظر داشت که احیای روابط سیاسی عربستان با ایران پازل اقتصادی بن سلمان برای توسعه و بزرگ سازی اقتصاد سعودی را تکمیل می‌کند. رهبران ریاض از این نکته آگاه هستند که رشد اقتصادی در کشورشان در پرتو آرامش منطقه‌ای و دور شدن از جنگ ممکن است. برای سعودی‌ها این مسئله مسلم است که بسته شدن پرونده جنگ در یمن از مسیر حل اختلافات با تهران می‌گذرد. در واقع خروج ریاض از جنگ یمن به اقتصاد در حال رشد عربستان نفس تازه‌ای خواهد بخشید و عربستان را به اهداف بلندپروازانه محمد بن سلمان برای سال 2030 نزدیک خواهد کرد. طی هفت سال گذشته تنش‌های منطقه‌ای ریاض با تهران در سوریه، لبنان، یمن و عراق نه تنها هیچ دستاوردی برای سعودی‌ها نداشته بلکه در مواردی حتی به کاهش نفوذ و عقب نشینی عربستان در کشورهایی مانند لبنان و سوریه منجر شده است. از این رو مقامات ریاض تلاش دارند همزمان با ازسرگیری روابط با تهران، روابط منطقه‌ای خود را با کشورهایی از جمله سوریه و یمن نیز خالی از تنش و درگیری کنند. در مجموع تغییر در روابط ایران و عربستان نشان دهنده یک تغییر بالقوه در ساختار قدرت منطقه ای است. ممکن است تلاش‌های ایالات متحده برای عادی‌سازی روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی از طریق توافق‌نامه ابراهیم و ایجاد بدبینی در روابط تهران و ریاض نیز ادامه یابد اما این تلاش ها مستلزم شرایط پیچیده‌ ای خواهد بود که فراهم کردن آن برای واشنگتن ساده نیست.

عارف رو در رو با رادیکال ها 

وکیلی: محمدرضا عارف تلاش می کند انسجام حداقلی اصلاح طلبان حفظ شود اما واقعیت آن است که نقش اقطاب در جریان های سیاسی در حال تضعیف شدن است

مجاور- برخلاف پیش‌بینی‌ها  محمد رضا عارف چهره شناخته شده اردوگاه اصلاح طلبی و نامزد این جریان در دو انتخابات سال 92 ریاست جمهوری و 94 مجلس، در انتخابات مجلس دوازدهم  گویا نامزد نشده است. باید گفت که در ماه‌های اخیر اخبار پراکنده‌ای مبنی بر تمایل او به حضور در انتخابات وجود داشت، اما به نظر می‌رسد همان نیروهایی که باعث کناره‌گیری بهزاد نبوی از ریاست جبهه اصلاحات شدند، عارف را هم تحت فشار قرار دادند تا او از ترس هجمه‌های احتمالی هم‌جناحی‌هایش وارد انتخابات نشود. حال اما برخی از چهره های اصلاح طلبی بر این باورند که عارف بنا دارد که از مجموع نفرات همفکر خود حمایت کند. در همین راستا، محمدعلی وکیلی در گفت وگو با فردا، درباره نحوه نقش آفرینی عارف در انتخابات مجلس گفت:« آقای عارف تلاش خود را برای کنشگری مثبت و موثر اصلاح طلبان خوش خیم و درون نظام جمهوری اسلامی انجام می دهد تا حداقل انسجام حفظ شود. دوره گذشته نیز آقای عارف این تلاش را انجام داد و بالاخره با محوریت او یک لیستی با مشارکت جمعی از احزاب 

پس از گذشت تقریبا یک سال و نیم از اکران فیلم «موقعیت مهدی» به کارگردانی هادی حجازی‌فر در سینما، سرانجام نسخه سریالی این اثر نیز آماده پخش شد و 27 مردادماه به آنتن رسید. این مینی‎سریال هفت قسمتی، به صورت هفتگی جمعه‌ها از شبکه یک پخش می شود. سریال «عاشورا» مانند «موقعیت مهدی»، به گوشه‌هایی از زندگی شخصی و خانوادگی شهید مهدی باکری و همچنین به فداکاری‌های او به عنوان یک فرمانده در دوران دفاع مقدس می‌پردازد.

جزئیات خوب سریالی

فیلم «موقعیت مهدی» در شش پرده، برش‌هایی از زندگی شهید باکری را به تصویر کشیده بود و حالا نسخه سریالی این فیلم نیز طی هفت قسمت و با همان تقسیم‌بندی نسخه سینمایی از زندگی شهید باکری، قصه زندگی این شهید و ایثار لشکر 31 عاشورا را روایت می‌کند. قسمت اول سریال با نام «یک قبضه کلت کمری»، به دوران فعالیت شهید باکری به عنوان شهردار ارومیه و همچنین ازدواج او می‌پرداخت. «موقعیت مهدی» به دلیل محدودیت زمانی، اشاره کوتاهی به ازدواج شهید باکری داشت و از دوران شهردار بودن او نیز خبری نبود، اما در سریال زمینه‌چینی لازم برای هرآن‎چه در فیلم اتفاق افتاد، انجام شده است. روایت سریال از مسئولیت‌پذیری فراوان شهید باکری در مقام شهردار و همچنین خدمت صادقانه او به مردم، مخاطب را کاملا با این شخصیت همراه کرد. به تصویر کشیدن روایت معروف از خدمت‌رسانی شهید باکری در سیل ارومیه نیز باعث شد مخاطب شخصیت شهید باکری را بیشتر درک کند. پرداختن به مقدمات ازدواج شهید مهدی باکری و خرید حلقه ازدواج نیز به تلطیف فضای سریال کمک خوبی کرده است. پرداختن به بعضی جزئیات دیگر مانند مسیر سخت شهید باکری برای رفتن به آبادان هنگام محاصره این شهر نیز جزو ویژگی‌های مثبت سریال و لازمه آن است.

فضای تلخ و شیرین قصه

موضوع اصلی سریال «عاشورا» رشادت‌های لشکر 31 عاشورا و به ویژه مهدی باکری به عنوان فرمانده این لشکر در عملیات بدر است و به شهادت مهدی و حمید باکری و بسیاری از رزمندگان نیز پرداخته می‌شود؛ بنابراین «عاشورا» فضای تلخی دارد، اما هادی حجازی‌فر و دیگر نویسندگان همراه او ابراهیم امینی، فارس باقری و امین بهروزی تلاش کرده‌اند در موقعیت‌های مناسب، شوخی‌هایی به قصه اضافه کنند تا «عاشورا» فضایی صرفا تلخ نداشته باشد. پیشتر نمونه‌هایی از این شوخی‌ها را در نسخه سینمایی این مجموعه دیده بودیم و اکنون موقعیت‌های مشابه در سریال هم وجود دارد. برخورد شهید باکری با پیرزنی که سیل وارد خانه‌اش شده بود، کَل‎کَل بامزه دو ناخدا با یکدیگر و رفتار توام با خجالت مهدی باکری با همسرش اوایل ازدواج نیز از لحظات شیرین سریال در قسمت اول بودند.

نماهای سینمایی در قاب تلویزیون

از همان اوایل تولید پروژه، قرار بود هادی حجازی‌فر اولین ساخته‌اش درباره شهید باکری را در قالب فیلم و سریال تولید کند. او بعضی سکانس‌ها را برای نسخه سینمایی فیلم‎برداری کرده و سکانس‌هایی نیز هستند که فقط در نسخه سریالی از آن‎ها استفاده شده است. بعضی فصل‌های مهم قصه مانند ازدواج شهید باکری در نسخه سینمایی و سریالی مشترک است، بنابراین عینا از این نماهای فیلم، در سریال هم استفاده شده است. با توجه به ساخت «موقعیت مهدی» برای نمایش روی پرده سینما، در نسخه سریالی نیز شاهد نماهای زیبا و سینمایی هستیم. انعکاس چهره «صفیه» و «مهدی باکری» در ویترین طلافروشی و همچنین تصویر مهدی باکری و رزمنده همراهش، خوابیده بر کف لنج باربری پوشیده از آرد در میان دریا، از نماهای سینمایی سریال «عاشورا» در قسمت اول هستند.

بازی خوب حجازی‌فر و دیگران

هرچند که هنوز یک قسمت از سریال «عاشورا» روی آنتن رفته است، اما با توجه به عملکرد بازیگران در نسخه سینمایی این مجموعه، می‌توان بازی آن‌ها را ارزیابی کرد. هادی حجازی‌فر که پیشتر سابقه بازی در نقش شهدا را داشته، تنها به شرط کارگردانی این اثر توسط خودش، پیشنهاد بازی در نقش شهید مهدی باکری را هم پذیرفته و به خوبی از پس هر دو مسئولیت برآمده است. حجازی‌فر رفتار متواضعانه و آرام شهید مهدی باکری را به خوبی در حالت نگاه، چهره و رفتارهای خود نشان می‌دهد، بنابراین در نقش شخصیتی مهربان و صبور نزد مخاطب پذیرفته می‌شود و تصویر باورپذیری را از این شخصیت به نمایش می‌گذارد. او بیرون از خانه و در میدان جنگ نیز ابعاد دیگری از شخصیت شهید باکری را به عنوان یک فرمانده، نشان می‌دهد. حجازی‌فر در نقش شهید باکری، هنگام فرماندهی نیروهایش کاملا قاطع، جدی و با اعتمادبه‎نفس عمل می‌کند. ژیلا شاهی نیز در نقش «صفیه مدرس» همسر این شهید، بازی خوبی دارد. او احساسات مختلف این کاراکتر مانند شرم و خجالت، نگرانی و غم او را به خوبی به مخاطب منتقل می‌کند. وحید حجازی‌فر برادر هادی حجازی‌فر، به عنوان اولین تجربه خود در زمینه بازیگری، نقش حمید باکری را ایفا می‌کند. او در «عاشورا» بازی خوبی دارد و چهره‌‌اش نیز بی‌شباهت به چهره واقعی شهید باکری نیست. وحید آقاپور و روح‌ا... زمانی که با فیلم «خورشید» شناخته می‌شود، در قسمت‌های بعد وارد قصه خواهند شد.

محمدی – سفر دو روزه حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران به عربستان سعودی که با فاصله 9 سال از آخرین سفر یک وزیر خارجه به عربستان انجام شده بود ، جمعه شب به پایان رسید، اما در راه تهران و در همان هواپیما ، امیرعبداللهیان در گفت وگو با خبرنگاران همراهش از سفر امیر محمد بن سلمان ولیعهد و مرد همه کاره این روزهای عربستان به تهران در آینده نه چندان دور خبر داد.وی با بیان این که گفت وگویش با بن سلمان بیش از 90دقیقه طول کشیده ، این گفت وگوها را صریح، روشن و بدون پرده توصیف کرد و از اتفاق نظر دو طرف بر سر امنیت و توسعه پایدار در منطقه و ایده امنیت و توسعه برای همه خبر داد.رئیس دستگاه دیپلماسی افزود: محمد بن سلمان معتقد بود ما هم درک می‌کنیم برای توسعه عربستان سعودی اگر امنیت و توسعه پایدار در سطح منطقه محقق شود، عربستان هم از این وضعیت نفع خواهد برد. دو طرف به ظرفیت‌های خود توجه  کردیم و در این چارچوب، محمد بن سلمان به وزیر خارجه عربستان دستورهایی داد که ما در چارچوب تنظیم سند بلندمدت همکاری‌های راهبردی دو کشور اقدامات اولیه‌ای را انجام دهیم تا در جریان سفر مقامات عالی رتبه دو کشور و سفر محمد بن سلمان به ایران که در زمان مناسب خودش انجام خواهد شد، بتوانیم این سند را توسط مقامات عالی دو کشور  به امضا برسانیم.وی ادامه داد: ایده‌هایی را ولیعهد عربستان درباره بحث‌های منطقه‌ای و بین‌المللی مطرح کرد و در این خصوص رایزنی‌هایی داشتیم و فکر می‌کنم طرف سعودی در این سفر تلاش کرد نیت و اراده خودش را هم نشان دهد و بر این تاکید کند که عربستان سعودی نگاه متفا‌وت از گذشته دارد و آن ها آمادگی دارند در یک صفحه و مسیر جدید،روابط دو کشور رقم بخورد.امیرعبداللهیان ادامه داد: ما بر همکاری‌های پایدار اقتصادی، تجاری و گردشگری و اقدامات عملی که برای مردم دو ‌کشور ملموس باشد، تاکید کردیم. ولیعهد عربستان هم تاکید کرد که ما نیز در این چارچوب عمل خواهیم کرد از جمله  این که باید اقدامات مقدماتی داشته باشیم. درخصوص تنظیم اسناد پایه برای ازسرگیری پروازهای مستقیم بین دو ‌کشور و برگزاری حج عمره و اعزام ایرانیان به عمره اتفاق نظر وجود دارد و قرار است در آینده نزدیک مقامات حج و زیارت برای انعقاد قرارداد به عربستان سفر کنند.رئیس دستگاه دیپلماسی همچنین گفت: آقای ملک سلمان از آقای رئیسی برای سفر به عربستان دعوت کردند. آقای رئیسی دعوت را پذیرفتند و گفتند که در زمان مناسب این سفر انجام خواهد شد.جمهوری اسلامی ایران هم از محمد بن سلمان دعوت کرده که ایشان امروز گفتند،این دعوت را پذیرفتم و برنامه ریزی می‌کنم در زمان مناسب به تهران سفر  کنم.                                                                                                                              

بازتاب سفر وزیر خارجه ایران به عربستان 

سفر امیرعبداللهیان به عربستان سعودی به دلیل اهمیت نزدیکی روابط ایران و ریاض، بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های جهان داشت و تحلیل‌گران و ناظران، دیدار وی برای نخستین بار با ولیعهد را حاکی از ارتقای سطح روابط تهران و ریاض و جدیدترین نشانه بهبود روابط بین «دو رقیب منطقه‌ای» و تغییر رویکرد دو طرف و پیامدهای مثبت آن بر تنش‌های منطقه‌ای توصیف کردند.عبدا... باعبود، کارشناس روابط بین‌الملل و امور خلیج فارس و خاورمیانه در گفت‌وگو با پایگاه خبری الخلیج آنلاین خاطرنشان کرد،این سفر مهم و در راستای تکمیل توافق میان دو طرف به‌ واسطه پکن بود. وی تاکید کرد،عربستان هم اکنون به طور اساسی بر حل اختلافات امنیتی و اختلافات مربوط به دو طرف در منطقه مانند جنگ یمن و پرونده سوریه تمرکز دارد. سفر امیرعبداللهیان به عربستان مهم است و به تعمیق و تحکیم و گسترش توافقات فی‌مابین و روابط دو کشور منجر می‌شود.عبدا... باعبود تاکید کرد،اهمیت دیگر سفر امیرعبداللهیان این است که برخی می‌گویند توافق ایران ‌و عربستان تنها روی کاغذ است، بنابراین سفر وی اثبات عملی توافق است و نشان می‌دهد که دو طرف برای اجرایی کردن توافق و حل اختلافات جدی هستند. این موضوع به معنی حل تمام اختلافات نیست، زیرا برخی از آن‌ها بدون راه‌حل می‌ماند، اما گفت‌وگو و تبادل منافع و کاهش برخی اختلافات بالطبع مهم خواهد ماند و در آینده می تواند به حل تمام اختلافات منجر شود.پایگاه خبری الشرق در گزارشی نوشت که سفر حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران به عربستان مرحله‌ جدیدی در راستای اصلاح روابط دیپلماتیک بعد از هفت سال قطع روابط را ایجاد کرد. مبارک آل عاتی، تحلیل گر سیاسی سعودی در این باره تاکید کرد،سفر امیرعبداللهیان به ریاض ثابت کرد که دو طرف عزم جدی برای انتقال به مرحله هماهنگی سیاسی درخصوص مسائل منطقه دارند و این عزم برگرفته از درک دو طرف است مبنی بر این که تقویت روابط دو کشور می تواند ثبات و امنیت منطقه را تضمین کند و مانع دخالت‌های خارجی شود. وی گفت،در پی همکاری سیاسی و اقتصادی میان ایران و عربستان، منطقه شاهد گشایشی گسترده خواهد بود. در پرونده یمن نیز گشایش ایجاد خواهد شد و تهران و ریاض به دنبال ایجاد ثبات و امنیت در یمن هستند.همچنین خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارشی دیدار وزیر امور خارجه ایران با ولیعهد سعودی را نشان دهنده تلاش دو کشور برای کاهش تنش‌ها، اختلاف نظر و آشفتگی در روابطشان توصیف کرد.آسوشیتدپرس افزود: تصاویر مربوط به دیدار حسین امیرعبداللهیان و محمد بن سلمان چند ماه پیش از این غیرقابل تصور بود، اما ایران و عربستان پس از توافق ماه مارس برای عادی‌سازی روابط به سمت بازگشایی سفارتخانه‌های خود در دو پایتخت حرکت کردند.